امروزم یکی از اون روزای عجیب بود که آخرش حال و احوال کل روز و نابود می کنه.
چرا/؟؟؟؟
خب چون طول روز و خوب می گذرونی اما شب که میشه یکی بهت میگه تمام آرزوهات و عشقت و فراموش کن و فکر کن که مرده و تو مجبور باشی برای حفظ زندگی جفتتون مجبور باشی که همه چیز وقبول کنی....
یعنی زندگی اجباری یه زندگی حال به هم زن...
یعنی نابود به معنای واقعی...
یعنی تنهایی
یعنی آرزو
یعنی هیچ
یعنی تنها زندگی کردن
نمی دونم خدا برام چی می خواد ولی دعا کنید بهم صبر بده
===========================
خدا جونم بهم قدرت بده بتونم تحمل کنم
قدرت بده زندگی قشنگی که باهاش داشتم تو سختیای زندگی فراموشم نشه
بهم قدرت بده کهنا سپاس نشم همه چیز پای خودت
خدایا بهم آرامش بده.......
مراقب خوبیاتون باشید
صدایی نماند در تب پنجره
صدا مانده در بغض یک حنجره
من و این ثانیه ها در گذرانیم هنوز
من و این ثانیه ها بس نگرانیم هنوز
سلام وبلاگ خیلی زیبایی داری خیلی با مطالبت حال کردم
اگه یک سری هم به ما بزنی خوشحال می شم
اگر هم تمایل به تبادل لینکم داری به اسم گرافیک وتحقیق لینکم کن سپس خبر بده تا لینکت کنم خوشحال میشم دیگرانم از مطالب تو استفاده کنن
ممنون دوست عزیز
گل
سلام.وبت خیلی خوشگله. دوست داشتی به منم سر بزن.